رقص

رقص

رقص

رقص یک هنر نمایشی است. و به روشهای گوناگونی تعریف و توصیف شده است. زمانی که مردم با یک ریتم موسیقی حرکت می کنند، که ممکن است بصورت فردی یا در قالب یک گروه باشند، میتوان گفت عمل رقصیدن اتفاق میفتد. رقص ممکن است یک نمایش غیررسمی، بخشی از یک آئین یا بخشی از یک اجرای حرفه ای باشد. رقص های گوناگونی وجود دارند و هر جامعه بشری این قالب را در چارچوب فرهنگ خاص خود  دارا است.

رقص - آموزش زقص

رقص یک انگیزه قدرتمند است، حرکت بدن به روش ریتمیک، معمولاً با موسیقی و در یک فضای معین، به منظور بیان ایده یا احساسات ، آزاد کردن انرژی, یا صرفاً لذت بردن از خود حرکت  تعریف میشود.

در هنر رقص این همان انگیزه ای است که توسط رقصندگان ماهر به انسان منتقل می شود و به شدت تاثیرگذار است. حتی ممکن است تماشاگرانی را که احساس تمایلی به رقصیدن ندارند، خوشحال کند. این مفاهیم از هنر رقص، ایده های مهم پیوسته ای هستند که مورد بررسی قرار می گیرند. در رقص، ارتباط بین این مفاهیم از دیگر هنرها, قوی تر است و هیچ یک بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.

تعریف جهانی

تعریف واقعی جهانی  به این اصل اساسی بازمی گردد که حرکات موزون نوعی هنر یا فعالیتی است که از بدن و دامنه حرکتی که بدن قادر به انجام آن است, استفاده می کند. برخلاف حرکات انجام شده در زندگی روزمره، حرکات رقص به طور مستقیم با کار، مسافرت یا بقا ارتباط ندارد. البته رقص ممکن است از حرکات مرتبط با این فعالیت ها تشکیل شود، مانند موارد مربوط به کاری که در بسیاری از فرهنگ ها معمول است، و حتی ممکن است چنین فعالیتهایی را همراهی کند. اما حتی در عملی ترین رقص ها، حرکاتی که آنرا تشکیل می دهند، میتواند شامل کیفیت های مضاعفی چون خود-اظهاری، لذت های زیبایی شناختی و سرگرمی باشد.

رقص - آموزش رقص
رقص

زیبایی شناسی رقص

انگیزه های پایه ای: خود-اظهاری و رهایی جسمی

یکی از اساسی ترین انگیزه های گرویدن به این هنربیان احساسات و ارتباط بین عواطف است. مردم – و حتی حیوانات برتر-اغلب به عنوان راهی برای آزاد کردن احساسات قدرتمند، مانند دست یابی سریع به رمق بالا، خوشی، رفع بی حوصلگی یا عصبانیت، می رقصند. این نیروهای محرک نه تنها در حرکات پرش و جست و خیزهای خود به خودی و نشانه گذاری، که اغلب در لحظه های هیجانی شدید مشاهده می شود، بلکه در حرکات رسمی تر در قالب “گروهی” ، مانند رقص های جنگ قبیله ای یا رقص های جشن مردمی نیز یافت میشود. که در اینجا این حرکات ریتمیک به ایجاد احساسات و همچنین رهاسازی آنها کمک می کند.

آشنایی با رقص آذری

نقطه آغازین رقص

هنر رقص و رقص آرایی، احتمالاً در سالهای  اولیه بشریت ناشناخته بود. انسان وحشی، سرگردان در جنگل ها، در حال بلعیدن گوشت لرزان غنایم خود، چیزی از آن حالت های ریتمیک که بازتاب احساسات شیرین و دلجویی است، که کاملاً با روحیه او بیگانه بود، نمی دانست. نزدیکترین رویکرد به چنین مواردی باید مربوط به جست و خیزها و حرکات ناهماهنگ باشد که توسط آن  خوشحالی و عصبانیت خود را از زندگی بی رحم خود ابراز می کرد.

انگیزه از رقصیدن

رقصیدن یک ورزش نیست، اگرچه جنبه های ورزشی دارد. رقص یک هنر است. برخی افراد برای بیان احساسات و هیجانات خود می رقصند. افراد دیگر برای داشتن احساس بهتر می رقصند. از این هنر می توان برای گفتن یک داستان استفاده کرد. در برخی جوامع ، حرکات با آهنگ به خوبی موسیقی پیش می رود. افرادی که می خواهند  یاد بگیرند می توانند به مدارس رقص بروند. ممکن است سالها تمرین نیاز باشد تا یک رقصنده با تجربه و انعطاف پذیر بتواند در قالب فاکتورهای اصولی رقص تعریف شود.

آموزش رقص
تجربه ای متفاوت 

افراد همچنین به خاطر لذت از تجربه بدن و محیط اطراف به شیوه های جدید و خاصی می رقصند. رقص اغلب شامل حرکتی است که به شدت بیشتری انجام می شود، برای مثال، بازوها در حال پرتاب یا کشیده شدن، سر به عقب بلند شده، و بدن قوس دار یا پیچ خورده است. همچنین ، اغلب شامل یک تلاش خاص یا سبک سازی  مانند پا زدن شدید، جهش یا پیاده روی های منسجم میباشد. حرکات تمایل دارند که بر اساس یک الگوی فضایی یا ریتمیک، ردیابی خطوط یا دایره های موجود روی زمین، پیروی از دستورالعمل مشخصی از گامها، یا مطابق با الگویی از مدلها یا تاکیدهای عادی، سازمان داده  شوند.

همه این خصوصیات ممکن است حالت ذهنی و جسمی ایجاد کند که بسیار متفاوت تر از تجربه روزمره است. لازمه رقص یک الگوهای غیراز حالت های عادی از میزان فشار و آرامش عضلانی، و به همان ترتیب یک تلاش پایدار و انرژی بر میباشد. یک رقصنده ممکن است درک قوی از نیروی های گرانشی و وضعیت تعادل یا عدم تعادلی پیدا کند که معمولا فعالیتهای عادی ایجاد نمی کند. در عین حال، رقص درک بسیار متفاوتی از زمان و مکان برای رقصنده ایجاد می کند. زمانی که با ترتیب ریتمیک حرکت میکند و مدت رقص مشخص می شود، و مکانی که در اطراف مسیرهایی که رقصنده حرکت می کند و یا به شکل هایی که توسط بدن ساخته شده است، سازمان یافته است.

این تعالی روزمره را ممکن است تماشاگران نیز تجربه کنند. با کشیده شدن به درون ریتم ها و الگوهای ایجاد شده توسط حرکات رقصنده، آنها ممکن است در احساساتی که از طریق رقصنده ابراز می شود، سهیم شوند. آنها همچنین ممکن است از لحاظ حرکتی چیزی شبیه به احساسات جسمی رقصنده را تجربه کنند. “کینستز” آگاهی از بدن را از طریق احساسی که در مفاصل، عضلات و تاندون ها ایجاد میشود، (نه از طریق درک بصری)، تعریف میکند. این تعریف صرفا از طریق تجربه رقصنده از بدن خود در حرکات نیست، بلکه شیوه ای که قدرت رقص خود را بر تماشاگران که بعنوان کسانیکه انعکاسی از حرکات و ریتم رقصنده را در اعماق وجود خود احساس میکنند، بیان می کند .

آموزش رقص در تهران

نظریه ها در مورد رقص

اگرچه تعریف گسترده فوق همه اشکال هنر را در بر می گیرد، فیلسوفان و منتقدان در طول تاریخ تعاریف متفاوتی از رقص را ارائه داده اند که چیزی بیش از توصیف هایی است که هر نویسنده با آن آشناست. بیانیه ارسطو در شعرها مبنی بر اینکه رقص یک حرکت ریتمیک و هدف آن “نمایش شخصیت های مردانه و زنانه به خوبیه آنچه که آنها انجام می دهند و رنج می برند” است. ارسطو به نقش اصلی رقص در تئاتر کلاسیک یونان اشاره دارد، جایی که گروه کر در حرکات خود مجدداً مضامین درام را در حین فاصله دو پرده ترانه درگیر می کند.

استاد باله انگلیسی جان ویور، در سال 1721 ، از سوی دیگر استدلال کرد که “رقص یک ظرافت، و حرکت منظم، با هماهنگی متشکل از حالت ها و فیگورهای رقص، و مقایسه ی حالت بدن و قسمتهایی از آن است.” توضیحات ویور به وضوح نوع حرکت با وقار و مودبانه را نشان می دهد كه باله زمان خود را، با زیبایی شناسی کاملاً رسمی و عدم احساسات شدید, توصیف می كند. مورخ رقص فرانسوی قرن نوزدهم، “گاستون وولیر” نیز تاکید بر خصوصیات ظرافت، هارمونی و زیبایی دارد که رقص “واقعی” را از حرکات خام و خودجوش انسان اولیه متمایز می کند.

جان مارتین، منتقد رقص قرن بیستم، تقریباً از جنبه ی رسمی این هن، در تأكید بر نقش آن به عنوان بیان جسمی احساسات درونی، چشم پوشی کرد. با انجام این کار، وی به علاقه خود نسبت به مدرسه اکسپرسیونیست رقص مدرن آمریکا خیانت کرد. و بیان کرد: “در ریشه ی همه این مظاهر متنوع این هنر… انگیزه مشترک برای متوسل شدن به حرکت برای استخراج عباراتی که ما نمی توانیم از طریق معنی و مفهوم منطقی آنرا ابراز کنیم. اساس رقص است”.

در واقع رقص می تواند یک دنیای کاملاً خاص برای رقصندگان ایجاد میکند، که در آن  قادر به تلاش جسمی، قدرتی و استقامت بسیار فراتر از قدرت طبیعی خود هستند. درویش صوفی، به عنوان نمونه ای افراطی، می تواند برای مدت طولانی بدون ظاهر شدن خستگی یا گیجی، به طرز حیرت انگیزی بچرخد. و برخی از رقصندگان اندونزیایی بدون ایجاد درد و زخمی آشکار می توانند خنجر بر سینه های برهنه خود بزنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *